جشن نوروز در ایران
بازخوانی جشن نوروز در ایران باستان
از لوحههای باقی مانده در بابل اینگونه بر می آید که جشن نوروز تقریباً ۲۳۰۰ سال، پیش از میلاد، وجود داشته است و مردم بابل از جمله مردمی بودند که در اول فصل بهار و همزمان با خداحافظی زمستان با طبیعت، سال خود را نو می کردند.
ایرنا: نوروز کهنترین جشن ایرانیان است که ریشه های تاریخی و باستانی آن مورد توجه نویسندگان و اندیشمندان مختلف قرار گرفته است.آنچه امروز موجب ماندگاری و حتی بین المللی شدن این مراسم شده، اصالت و سنت های نکوو معنوی این جشن باستانی است.
آنچه از آثار اندیشمندان بدست آمده، گویای این پیام است که ایران باستان، خاستگاه نوروز است و از آن زمان تاکنون مردم مناطق مختلف ایران قدیم و جدید ( در محدوده فلات ایران ) نوروز را مبارک می دانند و جشن میگیرند. دراین متن به بازخوانی نوروز باستانی در آثار نویسندگان و بزرگان پرداخته شده است .
از لوحههای باقی مانده در بابل اینگونه بر می آید که جشن نوروز تقریباً ۲۳۰۰ سال، پیش از میلاد، وجود داشته است و مردم بابل از جمله مردمی بودند که در اول فصل بهار و همزمان با خداحافظی زمستان با طبیعت، سال خود را نو می کردند.
اما ایرانشناس دانمارکی آرتور کریستن سن، در نوشته های خود آورده است ، سال نو ایرانیان باستان، آنگونه که در سنگنوشتههای داریوش بزرگ در بیستون آمده است، در پاییز آغاز میشد و جشن بسیار معروف مهرگان (بگیاد)، در اصل جشن اول سال ایرانیان بودهاست. از جشن نوروز در اوستا و ادبیات اوستایی هیچ نام برده نشده، چنانکه از مهرگان نیز اشارتی نیست. در اواخر فرمانروایی داریوش بزرگ، ایرانیان که تحت تأثیر تمدن آسیای صغیر و سرزمینهای مدیترانه ای قرار گرفته بودند، تقویم مصری را پذیرفتند که بر طبق آن سال به دوازده ماه سی روزه، به اضافه? پنج روز اضافی (پنجه دزدیده یا خمسه? مسترقه) تقسیم شده بود و در اعتدال بهاری آغاز میشد. این سال، یعنی سال اوستایی جدید، سال دینی زرتشتی گشت و تا امروز در نزد پارسیان حفظ گردیدهاست. روز اول سال در اعتدال بهاری، اول فروردین، عید نوروز است.
استاد مهرداد بهار با نظریه? اقتباس ایرانیان باستان، از بین النهرین موافق نیست و عقیده دارد، از سه هزار سال پیش از میلاد، در آسیای غربی دو عید، رواج داشتهاست، عید آفرینش در اوایل پاییز و عید رستاخیزی که در آغاز بهار، برگزار میشد. بعدها دو عید پاییزی و بهاری به یک عید تبدیل گردیده و سر بهار جشن گرفته میشدهاست. به اعتقاد مهرداد بهار، احتمالاً نوروز در ایران قبل از هخامنشیان وجود داشته، در اوستا مطرح نمیشود، چون یک عید ملی محسوب میشده و اوستا یک کتاب دینی است و جشنهای خاص خودش را دارد. بعد از گذشت زمان، سرانجام دین زرتشتی، هم جشن مهرگان را که در آغاز یک عید بومی بوده و هم نوروز را میپذیرد.
در کیهانشناسی نوشته? زکریا قزوینی، روایتی از پیامبر اسلام، آمدهاست که با استناد به قول عبدالصمد بن علی که از قول پدربزرگش، عبدالله بن عباس آن را نقل کردهاست، جامی سیمین محتوی شیرینی به پیامبر هدیه شد. پیامبر پرسید «این چیست؟» پاسخ دادند «اینها شیرینی نوروز است». وی گفت «نوروز چیست؟» پاسخ دادند «این عیدی بزرگ برای ایرانیان است.» گفت «این روزی است که در آن خدا سپاه را دوباره زنده کرد.» پرسیدند «کدام سپاه، ای پیامبر خدا؟» پاسخ داد «سپاه کسانی که از اقامتگاههای خود از ترس مرگ بیرون آمدند و هزاران بودند و خدا به آنان گفت، بمیرید و بعد آنان را آن روز زنده کرد و روانهایشان را به آنان بازگردانید و به آسمان فرمان داد که بارانی بر آنان ببارد، از این روست که مردمان این رسم را دارند که در این روز آب میپاشند.» سپس مقداری از آن شیرینی را خورد و محتوای جام را میان اصحاب خود تقسیم کرد. این روایت را ابوریحان بیرونی نیز در آثار الباقیه آوردهاست.
ابوریحان بیرونی در آثار خود از باورها و رسم هایی سخن به میان می آورد که در دوران ساسانی معمول بوده است، او می نویسد : ششمین روز فروردین، روز خرداد، نوروز بزرگ است و در میان ایرانیان جشنی، بااهمیت بسیار است. گویند که خدا در این روز آفرینش هم? آفریدگان را به پایان رسانید و دراین روز او ستاره? مشتری را آفرید. آخرین عمل آفرینش اهورامزدا بنابر اعتقاد زرتشتیان، همان آفرینش انسان است، اگر آفرینش ستاره? مشتری (اورمزد)، به عنوان نقطه? پایان اضافه شده است، به این دلیل است که این ستاره، نام آفریدگار را دارد.
نوروز در زمانی که ایرانیان اسلام و تقویم عرب را پذیرفتند از حالت جشن قدیمی که به همسپثمیدیه زرتشتی معروف بود خارج شد و جشن بهاری در آغاز فصل بهارآغاز اما اندیشه? شکوه ششمین روز جشن حفظ شد. در نخستین سده های پس از اسلام، حتی جوامع زرتشتی که به طور پراکنده، در میان مسلمانان زندگی می کردند، این نوروز بزرگ جدید (روز اول فروردین) را پذیرفتند و به این روز نقشی رستاخیزی دادند و جشن زرتشتی همسپثمیدیه که در دوره? ساسانیان، یادبود آفرینش انسان بود، در دوران پس از ساسانی، به شش روز اول ماه فروردین انتقال یافت.
در آثار مربوط به نوروز پیرامون عقاید ایرانیان باستان در این ایام می خوانیم :
ایرانیان باستان اعتقاد داشتند، سرنوشت انسان و جهان در سالی که در پیش است، در نوروز تعیین می شود و در این روز زرتشت با خدا گفتگویی پنهانی داشت و در این روز نیکبختیها برای مردمان زمین، تقسیم می گردد و از این روست که ایرانیان آن را روز امید نامند.
از اعتقادات دیگر که می توان به آن اشاره کرد این است که، هر کدام از مردمان در ظرفی یا چیزی مانند آن جو می کاشتند و از آن زمان به بعد این آیین مرسوم گشت که در این روز در اطراف ظرفی، هفت نوع غله را بره هفت ستون بکارند و خوبی و بدی رویش غلات را در سالی که در پیش بود، از چگونگی روییدن آن پیش بینی می کردند.
به کار بردن آب برای تطهیر و برای اطمینان یافتن از باران کافی از جمله دیگر اعتقادات ایرانیان باستان است که در کتب و آثار به آن پرداخته شده است در این کتب آمده است که جم به مردم فرمان داد که خود را با آب بشویند تا از گناهان پاک شوند. بیرونی می افزاید علت واقعی شست و شو در این روز این است که این روز به خرداد اختصاص دارد که فرشته? موکل بر آب است که با آب پیوستگی دارد، از این روست که مردمان هنگام سپیده دم این روز، خود را می شستند و در آب کاریزها و آبگیرها، غوطه ور می شدند. در این روز مردمان به یکدیگر آب می پاشیدند، به همان دلیلی که خود را می شستند. عامه? مردم جشن را با روشن کردن آتش در شب هنگام و با ریختن آب بر زمین، در بامدادان برگزار می کردند.
رسم دیگری که دردوران ساسانی بر این ایام حاکم بود هدیه کردن انواع شیرینیها توسط مردم به یک دیگر بود.
برخی از پژوهشگران سابقه مراسم پیشکش هدایا به پادشاه ایران در تخت جمشید را مربوط به مراسم نوروز می دانند.
همچنین از دیگر اعتقادات ایرانیان باستان این بود که، خدای گیاهان دوباره زنده می شود. بیرونی می نویسد که بامداد این روز بر کوه بوشنج شخص خاموشی ظاهر می گردد که دسته ای از گیاهان خوشبو در دست دارد، ساعتی ظاهر می شود و بعد ناپدید می گردد و تا همین ساعت در سال بعد دیده نمی شود.
پیرامون جشن نوروز در زمان هخامنشیان این نکته توسط تاریخ نگاران و نویسندگان آمده است که در زمان کوروش دوم ، نوروز در سال ۵۳۸ قبل از میلاد، جشن ملی اعلام شد . برنامههایی که در این روز معین شده بود تا به اجرا در آید عبارت بود از ترفیع سربازان، پاکسازی مکانهای همگانی و خانههای شخصی و بخشش محکومان .
این آیینها بعدها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز اجرا شد. در زمان داریوش یکم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار میشد. در کتب مربوط به تاریخ ایران باستان می خوانیم ، بررسی ها بر روی سنگنوشتهها ی دوران هخامنشیان نشان میدهد که مردم در این دوران با جشنهای نوروز آشنا بودند و نوروز را با شکوه بسیار جشن میگرفتند. شواهد نشان میدهد داریوش اول، به مناسبت نوروز در سال ۴۱۶ قبل از میلاد سکهای از جنس طلا ضرب کرد که در یک سوی آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده می شد.آنچه از سنگ نوشته ها ی دوران هخامنشیان بر می آید تاریخ برگزاری جشنهای نوروز در این دوران درمیان ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت بوده است.
ماندگاری و عظمت برگزاری این جشن باستانی و معنویت حاکم بر آن موجب شده است تا نه تنها در دوران کنونی این جشن همچنان پاینده و بزرگ داشته شود بلکه در سطح بین المللی مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۲۳ فوریه ۲۰۱۰ خود، ۲۱ ماه مارس را بهعنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشه? ایرانی به رسمیت بشناسد و از آن تاریخ این روز را در تقویم خود جای دهد. در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن میگیرند توصیف شدهاست