خیرین وحامیان نامتان ماندگار

بنازم به دلهای صاف وذلال بچه های ناشنوا  :عصر روز گذشته در محل  کانون سرگرم بودم  .مادر یکی از ناشنوایان که مدارس عادی  در روستای دارسنان تحصیل میکند مراجعه کرده وتقاضای سمعک برای فرزندش را نمود . وقتی نمرات وی را دیدم که بجز املا همه خوب بود خیلی دلم گرفت .  میدانستم که موجودی حساب کانون  خیلی کمتر از مبلغ خرید سمعک میباشد  . قرار بود مبلغی را دوستی به حساب واریز کند  که ان هم انجام نشده بود . سرم روی دستانم وچشمم به شیشه روی میز بود  که شماره یکی از اعضای محترم ومعزز شورای شهر را دیدم .وتماس گرفتنم  خانم دکتر جواب داد وفرمود که انشا الله فردا تماس بگیر . بحمدالله کار به فردا هم نکشید  ادرس  بزرگواری را داد ند .وقتیکه با مادر ناشنوا به ایشان مراجعه کردیم بدون هیچ سوالی مبلغ ده ملیون ریال برای خرید سمعک هدیه نمودند . شاید اگر صد ملیون به خودم داده بود اینقدر خوشحال نمیشدم .چون براستی  موج خوشحالی را میتوان در چشمها دید  خصوصا وقتیکه مواظب باشی قطره ای از دریای چشمانت کم نشود  من این موج را در چشمان مادر وفرزند دیدم .  ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت میرویم  ما موجودات بهشتی هستیم که  سر از خاک برآورده ایم  .حامیان نامتان ماندگار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.